loading...
rezatahan
rezatahan بازدید : 238 دوشنبه 03 مرداد 1390 نظرات (0)

جوکهای پـَـَـ نــه پـَـَــــ - www.rezatahan.rozblog.com

داشتم درس زبان میخوندم با صدای بلند ننه جونم امد گفت داری درس میخونی؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم زبان حیوانات کار میکنم بتونم با مورچه ها صحبت کنم

ساعت ۲ شبه به دوستم میگم دیروقته بقیه حرفا واسه فردا. میگه میخوای بری بخوابی؟ میگم پ ن پ هر شب می خوام تا صبح بیدار بمونم فقط به خاطر تو

پا گوشی نشستم دارم فیلم کوتاه میبینم.دوستم میگه :کلیپه
پـ نـ پـ اپلیکیشن های فوق پسورد صندوق صدقاتو دارم باش باز میکنم

پشت دستگاه عابر بانک وایسادم رمزمو زدم یارو پشت سریم میگه آقا اشتباه زدی میگم پ ن پ میخواستی درست بزنم وقتی داشتی نگاه میکردی؟

دیروز حسین تهی رو دیدم میگم بیا با هم عکس بندازیم میگه عکس یادگاری؟ میگم پــَــــ نــه پــَـــ میخوام ازت عکس بگیرم بفرستم ایران برات زن پیدا کنن.

با رفیقم داریم تو خیابون راه میریم یک افغانی دیده میگه افغانیه؟ گفتم پـَـ نــه پـَـ جومونگ هست لباس کارگری پوشیده اومده ایران کار کنه پول در بیار آخه کره بیکاری بیداد میکنه

همکارم داره ازماشینش پیاده میشه،یکی دیگه ازهمکارا میپرسه مال خودشه پ نه پ هر روزداره اجاره میکنه پوزمدیرعامل بزنه!

دختره سه دهه و نیم از زندگیش میگذره تازه میپرسه وقتشه ازدواج کنم ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ برو یه دستگاه کوزه در ابعاد و اندازه ی هیات و هیکل خودت سفارش بده تا به اتفاق سیر و پیاز و بادمجون و گیلاس و لبو در ردیف مجموعه ترشی های منزل قرار بگیری !

دارم تو گوشیم چیز مینویسم دوستم میگه داری اس ام اس میدی?
میگم پ ن پ دارم باکتریای روی دکمه هاشو میکشم!

پیرزن ِ سوار اتوبوس شده ، پا شدم از جام ! میگه بشینم یعنی ؟! میگم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ پا شدم با هم تانگو برقصیم تماشاچیا شاد شن !

تو کلاس خودکارم نمینوشت داشتم تندتند میکشیدمش روی کاغذ دوستم میپرسه خودکارت نمینویسه ؟پ نه پ دارم نوارقلبمو روی کاغذ میکشم ببینم مشکلش چیه

داشتیم شام میخوردیم، به خواهرم میگم نمکدونو بده،میپرسه میخوای به غذات نمک بزنی؟
گفتم پَــــ نــــ پَـــــ .. میخواستم تورو امتحان کنم، ببینم میدونی نمکدون کدومه یا نه!!!!

به داداشم می گم تو آشپزخونه ای زیر کتری رو هم روشن کن ، میگه می خوای چایی دم کنی ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام آشپرخونه رو بخار بگیره سونا راه بندازم …

رفتم دفاعیه دوستم، بغل دستیم میگه از پایان نامشون میخوان دفاع کنن؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ از مردم فلسطین در مقابل رژیم غاصب !

اتوی مو رو زدم به برق داداشم میگه میخوای موهاتو اتو کنی؟؟!! پَ نَ پَ الان میرم یه لحافم میارم میندازم روش یه کرسی مشتی درست میکنیم دور هم حالشو میبریم

داشتم سر کلاس از خنده میپوکیدم,سرمو بردم تو کیفم میخندم که معلم نبینه,معلمه داری میخندی؟
پ ن پ
دارم حرفای شمارو توکیفم تکرارمیکنم بعددرشوببندم رفتم خونه بازکنم یادم نره

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 4017
  • کل نظرات : 11
  • افراد آنلاین : 10
  • تعداد اعضا : 31
  • آی پی امروز : 430
  • آی پی دیروز : 437
  • بازدید امروز : 6,327
  • باردید دیروز : 1,768
  • گوگل امروز : 20
  • گوگل دیروز : 11
  • بازدید هفته : 10,932
  • بازدید ماه : 24,168
  • بازدید سال : 202,133
  • بازدید کلی : 3,409,187
  • کدهای اختصاصی
    Page Ranking Tool
    تبليغات X